MelodyHaye Aghaye Raeis -Part 01- ملودی های آقای رئیس ۱
«مسعود کیمیایی» را یکی از مهمترین کارگردانان موجِ نوی سینمای ایران میدانند؛ او به دعوتِ «ساموئل خاچیکیان» در سال ۱۳۳۸ وارد سینما شد و از همانجا بود که جادوی سینما او را مفتون کرد و نتیجهاش آثاری شد که بسیاریشان از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران هستند.
اما «مسعود کیمیایی» در کنار تمام تاثیراتی که طی دههها فیلمسازی بر سینمای ایران داشته، نقش مهمی نیز در زمینهی موسیقی فیلم انجام انجام داده و وجهی متعالی به آن بخشیده است.
«کیمیایی» نخستین کارگردانی بود که در تمام فیلمِ «بیگنه بیا» از موسیقی متنی که یک آهنگساز ایرانی (اسفندیار منفردزاده) ساخته بود، بهره برد و این روند در «قیصر» به نقطهی عطف بدل شد. اگر «قیصر»، فیلمی شد که از یک سو با ابتذال فیلمفارسیها، مقابله میکرد و از آن طرف از آن سردی فیلمهای روشنفکری دور بود، موسیقیاش نیز توانست هویتی ناب برای موسیقی فیلم ایرانی پدید آورد.
توفیقِ موسیقی همین فیلم بود که سبب شد تا «منفردزاده» برای فیلمهای بعدی کیمیائی نیز موسیقی بنویسد و همچنین کارگردانان دیگر سینمای ایران نیز به همکاری با او تشویق شوند. «کیمیایی» همچنین نخستین کارگردانی است که استفادهای متفاوت از «ترانه» کرد. تا پیش از او، ترانهها بخشی از داستان فیلم بودند یا صرفا برای سرگرمی و جلب توجه تماشاگر مورد استفاده قرار میگیرد؛ اما او از «رضا موتوری» به بعد به شیوهای از استفاده از ترانه روی آورد که بخشی از موسیقی متن فیلم تلقی میشوند. او همچنین اولین کارگردان سینمای ایران است که برای فیلمهای خود به خواننده و آهنگساز، سفارش داد، او خود دستی در موسیقی دارد و با نواختن چند ساز آشناست و گاهی نیز شعر و ترانه میگوید.
آشنایی (نواختن سازهایی مثلِ پیانو و گیتار) و علاقهی او به موسیقی به سالهای دور باز میگردد. «احمدرضا احمدی» تعریف میکند زمانی که ارکستر سمفونیک تهران به رهبری «حشمت سنجری» در تالار فرهنگ به اجرای برنامه میپرداخت، به واسطهی آشنایی کیمیایی با «فرید فرجاد» همواره بلیتِ صندلیهای ردیف جلو را دریافت میکرده و آنها با هم به دیدنِ آن برنامهها میرفتند: «میان همهی ما کیمیایی در زمینه موسیقی و سینما چیز دیگری می دید و ما نمی دیدیم.»
شاعرِ بزرگ میگوید که کیمیایی گوشی فوقالعاده داشت؛ آنقدر که میتوانست تمام قطعهای «مارش اسلاو» اثر چایکوقسکی را با سوت بنوازد: «اگر مسعود در زندگی اش شرایط اقتصادی مناسبی داشت می توانست موزیسین بسیار بزرگی شود.»
کیمیایی در عین حال به موسیقی راک نیز علاقه داشته و گاهی از آن در فیلمهایش بهره گرفته است؛ اما دلیل این همه تاثیرگذاری او بر موسیقی متن در سینمای ایران چگونه شکل گرفته است؟ این مستند تلاشی است برای پاسخ به این مساله.
سایت «موسیقی ما» پروندهای دربارهی تاثیراتِ این کارگردان بر سینمای ایران را به همراه بررسی موسیقی فیلمهای او در گفتوگو با فریدون جیرانی، محمد رحمانیان، بهزاد عبدی، مانی جعفرزاده و حسین عصاران تهیه کرده است که به تدریج منتشر خواهد شد. در بخشتِ نخست این هنرمندان دربارهی موسیقی فیلم «بیگانه بیا» با آهنگسازی «اسفندیار منفردزاده» به عنوان نخستین تجربهی کارگردانی این فیلمساز سخن گفتهاند.
بیگانه بیا
«بیگانهبیا» نخستین همکاری «مسعود کیمیایی» و «اسفندیار منفردزاده» به عنوان کارگردان و نویسندهی موزیکِ متن است.
اگرچه «مرتضی حنانه» نخستین آهنگسازی است که برای فیلم «ساحل انتظار» در سالِ 1324 موسیقی نوشته است؛ اما از آنجا که تنها پانزده دقیقه از اثر نوشته شده توسط او در این فیلم کار شد و بقیهی موسیقی از صفحاتِ کلاسیک و فیلمهای دیگر بود؛ میتوان «بیگانه بیا» را اولین فیلمی دانست که در سینمای ایران، موزیک متن مستقلی دارد. منفردزاده برای این فیلم که در سالِ 47 اکران شد، ده قطعه نوشت. «کیمیایی» تعریف کرده است که آنزمان بینِ او و اسفندیار فاصله افتاده بود، او دغدغهاش سینما شده بوده و «اسفند» موسیقی. تعریف میکند که گذرِ «اسفندیار» به لالهزار هم افتاده بود و یک ارکستر هم در رادیو برای خودش دست و پا کرده بود: «سراغِ او را در یکی از ارکسترهایش گرفتم، رفتم پیش اسفند و گفتم بیا برای «بیگانه بیا» موسیقی بساز. قرارش را گذاشتیم و آمد. برای اولین بار بود که میز تدوین میدید؛ اما استعداد آن را داشت که در زمان کوتاهی که داشت؛ موسیقی درستی را برای فیلم بسازد به خصوص در آن تایمهای زمانی کوتاهِ صحنهها که آغاز و پایانش با توجه به حرکت برعکس فیلم واقعا دشوار بود.»
نخستین تجربهی او و کیمیایی، البته تجربهای موفقیتآمیز نبود؛ چیزی که آهنگساز دلیلِ آن را نبودِ عنصر ایرانی در موسیقی و فیلم میداند. این دو یکباری در سینما «دیانا» به شکلِ ناشناس و همراه با مردم فیلم را میبینند و عکسالعمل نارضایتی گستردهی مردم تکانشان میدهد. «اسفندیار» خود دربارهی موسیقی متنِ آن اثر گفته است: «اصلا تلاش هم نکرده بودم که موسیقی این اثر ایرانی باشد. جنسی بود که همه جایی بود، هویتِ معین نداشت.»